فرق من و تو ساده بود ولی بزرگ بود!
تو مرا دوس داشتی ولی غرورات اجازه نداد حتی سلام کنی
ومن کل جربزه زنانه ام را جمع کردم و گفتم عاقت هستم
و تو سرت گیج رفت و فکر کردی مانند خدا نه حتی از خدا هم یگانه تری
و آن روز من جمله روی دیوار رو بهتر درک کردم که نوشته بود
چقدر سخته عاشقش باشی و نتونی بگی . . .
![]()
نظرات شما عزیزان: